Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس – کرمان؛ مهسا حقانیت: ساعت از ۹ شب گذشته است، می‌پیچم توی کوچه ۲۰، شرقی دو را تا انتهای کوچه می‌روم، ساختمان بزرگی آنجاست که در این شب‌های سرد استخوان‌سوز با کمک مردم و گروه‌های جهادی، جان‌پناه کارتن‌خواب‌های کرمان شده است.

جوان‌مردهایی که دنبال نام و نشان نیستند. سه پسر جوان یک قابلمه بزرگ را به‌داخل ساختمان می‌برند، از درب بزرگ آبی‌رنگ وارد حیاط گرمخانه می‌شوم و خودم را به ساختمان می‌رسانم، گرمای مطبوعی فضا را پر کرده است، ‌اتاق‌هایی در دو طرف سالن وجود دارد، امشب چهار اتاق را برای میزبانی از کارتن‌خواب‌ها آماده کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چند مرد جوان در گوشه‌ای از سالن در حال صحبت هستند، یکی، دو نفرشان را می‌شناسم، ناگهان یکی از مدیرکل‌های جوان استان از یکی از اتاق‌ها بیرون می‌آید، آنقدر از دیدنش در کنار بچه‌های جهادی کرمان خوشحال می‌شوم که برای دقایقی تمام ناراحتی‌ام از بی‌خیالی و بی‌فکری بعضی مسؤولان برای کارتن‌خواب‌های شهرم را فراموش می‌کنم.

از مردهای جوان می‌خواهم درباره اوضاع و احوال گرمخانه و کارهایی صحبت کنند که برای کارتن‌خواب‌های شهر در این هوای سرد انجام می‌دهند، یکی از آنها رو می‌کند به یکی از رفقایش و می‌گوید، «سید» بیا صحبت کن، مرد جوانی که «سید» صدایش می‌کنند، سرش را می‌اندازد پایین و بی‌هیچ کلامی از ما دور می‌شود.

سرانجام یکی از آنها قبول می‌کند با فارس مصاحبه کند، البته به شرط اینکه هیچ نام و نشانی گفته نشود، مرد تنومند ۲۸ ساله‌‌ای‌ست با موها و محاسن خرمایی‌رنگ، از هشت سال قبل زمانی که فقط ۲۰ سال داشت با جمعی از دوستانش به فکر سروسامان دادن به کارتن‌خواب‌های شهر افتاده است.

درباره گرمخانه می‌گوید: این فضا قبلا کمپ بوده و به‌دلایلی تعطیل شده است و ما از طریق فضای مردمی توانستیم ارتباط بگیریم و اداره آموزش و پرورش این مکان را برای مدتی محدود در این بازه زمستانه که هوا خیلی سرد است برای ایجاد گرمخانه اختصاص داد.

وی ابراز امیدواری می‌کند: با راه‌اندازی این گرمخانه در این سرمای زمستانی ضربه کمتری به کارتن‌خواب‌ها یا آسمان‌خواب‌های کرمان برسد، زیرا هرساله دیده‌ایم تعدادی از این افراد از فرط سرما فوت کرده‌اند.

اعتماد کارتن‌خواب‌ها را از بین برده‌اند

گرمخانه حمام و سرویس بهداشتی هم دارد، کارتن‌خواب‌ها از ساعت ۷ شب تا ۸ صبح روز بعد می‌توانند در گرمخانه مردمی کرمان باشند و علاوه بر استفاده از فضای گرم و راحت گرمخانه از خدمات بهداشتی و غذای گرم هم بهره‌مند شوند.

این جوان جهادی تصریح می‌کند: ما در این گرمخانه فضای خوبی برای پناه دادن به کارتن‌خواب‌ها داریم و امشب چهار اتاق را راه‌اندازی کرده‌ایم، اما اعتمادسازی ضعیف است و کارتن‌خواب‌ها سخت اعتماد می‌کنند.

می‌گویم این را می‌دانم که کارتن‌خواب‌ها به نهادهای دولتی اعتماد ندارند، اما شما که گروه‌های مردمی هستید چرا با مشکل اعتمادسازی مواجه هستید، می‌گوید: ما مردمی هستیم، اما مشکلی که داریم این است که بودجه و امکانات ما کم است و مجبوریم از نهادها کمک بگیریم، ماشین کنترل و نظارت شهرداری در این شب‌ها برای جمع‌آوری کارتن‌خواب‌ها به ما کمک می‌کند زیرا ما ماشینی نداریم و آنها هم جمع‌آوری به سبک خودشان را دارند که با شیوه ما فرق می‌کند، روی در خودرو نوشته شده و بی‌سیم بالای ماشین است، کارتن‌خواب حس می‌کند امشب اینجا می‌ماند و فردا باید برود کمپ اجباری.

مهربانی جوانان جهادی بعضی از کارتن‌خواب‌ها را به خود آورد

این جوانان جهادی فقط دو شب با کارتن‌خواب‌ها نشست و برخاست کرده‌اند، اما رفتار و برخوردشان چنان مهربان و انسانی بوده است که شخصیت از دست رفته را به بعضی از این آدم‌ها برگردانده است، این جوان جهادی تصریح می‌کند: فضای گرمخانه مردمی و رفتار بچه‌های ما با کارتن‌خواب‌ها حالتی دارد که باعث شده، طرف خودش بیاید و بگوید می‌خواهم به کمپ بروم و ترک کنم.

وی با انتقاد از نحوه ترک‌های اجباری متذکر می‌شود: وقتی فرد بیمار برای ترک اعتیاد به کمپ اجباری می‌رود، پیش‌زمینه فکری او کامل نیست و هرچند بدن از سموم تخلیه می‌شود، اما چون از نظر فکری آمادگی ندارد، بنابراین این نوع درمان ضربه بیشتری می‌زند تا کمک کند و در گرمخانه تلاش می‌شود با کمک مشاور و پزشک رضایت افراد کسب شود و با خواست خودش برود کمپ.

او همچنین بر تشکیل زنجیره برگشت کارتن‌خواب‌ها به زندگی عادی تاکید می‌کند و می‌گوید: این زنجیره‌ها باید به هم وصل باشد تا وقتی فرد به کمپ رفت و ترک کرد، فضا فراهم باشد و به سرکار برود و منبع درآمد داشته باشد و هزینه زندگی‌اش را تامین ‌کند، اما این افراد مشکلاتی مانند سابقه زندان و یا نداشتن شناسنامه و مدارک شناسایی دارند و نمی‌توانند سرکار بروند.

خانواده کارتن‌خواب‌ها منتظرشان هستند

اما حدود ۸ سال قبل بود که تعدادی از بچه‌های جهادی کرمان دور هم جمع شدند تا به‌کمک کارتن‌خواب‌ها بروند، این جوان جهادی درباره اقداماتی که با دوستانش انجام داده‌اند، بیان می‌کند: ما جست‌و‌جو کردیم و با کارتن‌خواب‌ها هم صحبت کردیم که چه‌جوری به آنها کمک کنیم و نتیجه گرفتیم ما باید به سمت خانواده‌ها برویم، زیرا بسیاری از خانواده‌ها منتظر هستند، این افراد برگردند اما نیاز دارند اتفاقی بیفتد و این ارتباط دوباره شکل بگیرد.

وی تصریح می‌کند: بیشتر کارتن‌خواب‌های کرمان، آدم‌های فهمیده و تحصیلکرده هستند یا اینکه خانواده بزرگی داشته‌اند و مشکلات فرهنگی و اجتماعی باعث شده از خانواده طرد شوند و این‌طور نیست که بی‌پشتوانه و بی‌کس باشند، دیشب خانمی به اینجا آمده بود که همسرش پزشک بوده و دخترش هم الان پزشک است، اما شرایطی برایش پیش آمده که کارتن‌خواب شود.

از این جوان کرمانی می‌پرسم چگونه توانستید اعتماد کارتن‌خواب‌ها برای حضور در گرمخانه مردمی را جلب کنید که می‌گوید: ما سرشبکه‌های سابق کارتن‌خواب‌ها که ترک کرده‌اند و به خانه برگشته‌اند و همچنین سرشبکه‌های فعلی آنها را به اینجا آوردیم و فضا را نشان‌شان دادیم، آنها به ما اعتماد کردند و کارتن‌خواب‌ها هم با اعتماد به سرشبکه‌ها به اینجا آمدند.

شاید جالب باشد این را بدانید، کارتن‌خواب‌های بسیاری در سراسر کشور هستند که به دلایل مختلف اشتیاقی برای آمدن به گرمخانه‌های دولتی ندارند و ماندن در خیابان را ترجیح می‌دهند، این جوان جهادی با تایید این موضوع بیان می‌کند: سابقه‌ای که قبلا در گرمخانه‌ها بوده موجب شده تعدادی کمی به گرمخانه مردمی کرمان بیایند، ما با کارتن‌خواب‌ها صحبت کردیم و به آنها گفتیم، فضای اینجا به دور از کمپ است و فقط برای استراحت و راحتی و بهداشت و شام شماست، اما از ۱۰۰ درصد آدم‌هایی که حرف ما را شنیدند فقط ۱۰ تا ۲۰ درصد با ما همکاری کردند، بنابراین باید آن سابقه‌ای که وجود داشته برطرف شود تا این افراد اعتماد کنند و به گرمخانه بیایند.

تمام توان‌مان را می‌گذاریم تا کارتن‌خوابی نمیرد

وی خاطرنشان می‌کند: امشب هنوز ماشین نرسیده است تا دنبال کارتن‌خواب‌ها برویم و آنها را تا گرمخانه همراهی کنیم، اما امشب ۷ نفر از کارتن‌خواب‌ها با پای خودشان به گرمخانه آمده‌اند و این افراد وقتی به محل‌شان برمی‌گردند به دوستان‌شان اطلاع می‌دهند و اعتمادسازی به روال خودش برمی‌گردد و سعی ما بر این است این روند را تا چند روز آینده ادامه دهیم زیرا هوا واقعا سرد است و احتمال اینکه تلفات داشته باشند زیاد است و ما تمام توان‌مان را می‌گذاریم که بیایند.

نگرانی از انتقال بیماری‌های مقاربتی و استفاده از سرنگ مشترک برای تزریق موادمخدر توسط کارتن‌خواب‌ها یکی از دغدغه‌های مهم این جوان کرمانی‌ست، وی یادآور می‌شود: اورژانس اجتماعی قول داده است در زمینه تامین سرنگ و لوازم پیشگیری یه ما کمک کند.

چگونه به گرمخانه کمک کنیم؟

وی همچنین لباس گرم و وسایل بهداشتی را از مهمترین اقلام مورد نیاز گرمخانه مردمی کرمان می‌داند و بیان می‌کند: اگر یک لباسشویی داشته باشیم، خیلی خوب است، کارتن‌خواب‌ها می‌گویند دوست داریم بعد از استحمام لباس تمیز بپوشیم. اما کارتن‌خواب‌هایی که به گرمخانه مردمی می‌ایند، آنقدر با این فضا ارتباط خوبی برقرار کرده‌اند که نظافت اتاق‌ها و سرویس‌های بهداشتی را هم خودشان انجام می‌دهند، این جوان جهادی بیان می‌کند: افرادی که اینجا می‌آیند به ما اجازه نمی‌دهند کاری برای‌شان انجام دهیم، خودشان همکاری می‌کنند و اینجا را محل زندگی خودشان می‌دانند.

این سؤوال را می‌پرسم که چرا شما مثل خیلی از افراد وقتی که کارتن‌خواب‌ها را می‌بینید نسبت به آنها بی‌خیال نیستید و یا نمی‌گویید این وظیفه مسؤولان است که وظیفه و بودجه هم در اختیار دارند، وی به سخنان رهبری درباره آتش‌به‌اختیار برای حضور در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی اشاره می‌کند و می‌گوید: وقتی در میدان جنگ هستید و ارتباط بیسیم با فرمانده قطع شده است، خودت باید آتش‌به‌اختیار عمل کنی، برای کارتن‌خواب‌ها هم که وقتی فضا آماده نیست و سیستم هم آن مکمل همدیگر را برای ساماندهی به این افراد ندارد، ما مجبور شدیم این اتفاق را در این بازه که نیاز مبرم است، شکل بدهیم تا ضربه کمتری به کارتن‌خواب‌ها برسد.

وی تاکید می‌کند: کارتن‌خواب‌ها هم مثل ما انسان هستند، انسانیت به ما این اجازه را نمی‌دهد که آنها را رها کنیم، محبتی که ائمه اطهار(ع) به ما یاد دادند این نیست که شب در خانه گرم‌مان راحت بخوابیم و از جلوی ما آسمان‌خوابی با کوله‌باری از ضایعات رد شود و شب در سرما بماند.

کاش این شب، شب یلدا بشود

به یکی از اتاق‌های گرمخانه می‌روم، کف اتاق را با موکت‌های نو فرش کرده‌اند، شعله‌های آتش در بخاری می‌رقصند و اتاق را گرم می‌کنند، یکی از مردها در نزدیکی بخاری خودش را توی یک پتوی تمیز پیچانده است، فقط قسمت کوچکی از پاهایش با جوراب‌های چرک و پاره‌پاره از زیر پتو بیرون زده است.

دو نفر دیگر هم در اتاق هستند، یک جوان ۳۸ ساله به نام مجید و پیرمردی ۶۰، ۷۰ ساله که از سنگ‌تراش‌های قدیمی کرمان است، آقا مجید می‌گوید: اتاق را جارو کرده‌ام تا وقتی بچه‌ها می‌آیند، اینجا تر و تمیز باشد.

از علت کارتن‌خوابی‌اش می‌پرسم، می‌گوید: وقتی بچه بودم، پدرم اعدام شد، اقوام‌مان خانه را از چنگ مادرم درآوردند، از وقتی مادرم مرد، من هم آواره شدم.

پیرمرد سنگ‌تراش هم آن‌طور که خودش می‌گوید: تا همین چند سال قبل مشغول سنگ‌تراشی بوده است که شغل آبا و اجدادی‌اش است، خانه و زندگی و دو تا بچه هم داشته است، اما زنش همراه با طلاق، خانه را هم می‌گیرد و این مرد که چندی قبل همه دارایی‌اش را برای خرید یک وانت‌بار بدون سند و مدرک می‌بازد، دیگر چاره‌ای ندارد و به جمع‌آوری ضایعات رو می‌آورد.

 وی یکی از دلایل عدم استقبال کارتن‌خواب‌ها از گرمخانه مردمی را دوری راه اینجا تا محل فعالیت ساقی‌ها ذکر می‌کند و ادامه می‌دهد: وقتی بچه‌ها می‌آیند اینجا، فردا صبح باید با حال خمار و با پای پیاده بروند تا خودشان را به ساقی برسانند، چون پول ندارند که با تاکسی بروند، بنابراین برای‌شان سخت است و ترجیح می‌دهند توی خیابان بمانند.

وی تاکید می‌کند: برخورد بچه‌هایی که آمدند دنبال ما، خیلی عالی بود، دست‌شان درد نکند، واقعا کارشان درست است.

لیوان‌های چای داغ که وسط اتاق بود، خوراک عدسی گرم هم توی کاسه‌های یک‌بار مصرف می‌رسد تا این مردها یک‌بار دیگر طعم خوش زندگی در یک شب سرد زمستانی را بچشند.

درب یکی از اتاق‌های گرمخانه نیمه‌باز است، زنی جوان پتویی را دورش گرفته و به ظرف عدسی زل زده است، عجله‌ای برای خوردن غذا ندارد، انگار می‌خواهد ثانیه‌ها را در همین لحظات نگه دارد و کاش این شب، شب یلدا بشود.

می‌دانی چقدر دنبالت گشتم؟

ساعت، ۱۰ شب است، مینی‌بوس شهرداری سر می‌رسد، چد تا جوان سوار می‌شوند و می‌روند تا کارتن‌خواب‌ها را به گرمخانه بیاورند، من هم به خیابانی می‌روم که یکی از گرمخانه‌های دولتی آنجاست.

«گرمخانه» در این طرف خیابان است و ماشین‌های سنگین و اتوبوس‌ها در سمت دیگر خیابان، مرد میانسالی که کاپشن چرمی مشکی به تن دارد به مرد کارتن‌خوابی که سیگار به لب و بی‌خیال و سلانه‌سلانه پشت سرش راه می‌رود، می‌گوید: می‌دانی چقدر اینجا را گشتم تا پیدایت کنم، با چشمانم دنبال‌شان می‌کنم، چند متر جلوتر سوار یک پراید مشکی می‌شوند و می‌روند.

زنان و مردان کارتن‌خواب به گرمخانه رفت و آمد دارند، یکی از زن‌ها با چهره‌ای که بهره‌ای از لطافت زنانه ندارد با کلاه سبز بافتنی، پالتوی سفید چین‌دار و کفش‌های پاشنه‌بلند از گرمخانه بیرون می‌آید و به آن سوی خیابان می‌رود، از بیرون و از بین درب نیمه‌باز به داخل گرمخانه نگاه می‌کنم، یک تخت چند طبقه را می‌بینم و تعدادی زن و مرد کارتن‌خواب، یک زن هم کف اتاق نشسته و در حال مصرف مواد است.

راستش را بخواهید توی مسیر خانه تا گرمخانه با خودم خیلی حرف زدم، گفتم این جایی که داری می‌روی، همه جور آدمی می‌بینی، مبادا خودت را ببازی، مبادا اشکت جاری شد، قوی باش تا بتوانی خوب ببینی و خوب بنویسی، بارها بدترین حالت‌ها را توی ذهنم مرور کردم مثلا زن‌های حامله، پیرزن‌ها و پیرمردهای خمیده لرزان، حتی پسرها و دخترهای نوجوان معتاد را تصور کردم، اما فکر نمی‌کردم آن چیزی که روح و روان من در این شب سرد را به‌هم می‌ریزد، یک ساقی موادمخدر است.

آن زن، مادر نبود، ساقی بود

ساعت، ۱۱ شب است، زن جوان لاغراندامی با پالتوی تر و تمیز و شلوار جین در حالی که دست پسر ۴، ۵ ساله‌ای را در دست گرفته به سمت گرمخانه می‌رود، چند مرد در حال صحبت کردن با زن هستند، با دقت بیشتری نگاه می‌کنم، البته تمام توجه من به پسرک است که لباس‌های تر و تمیزی پوشیده و پشت کفش‌هایش را خوابانده است، پسرک جوری ایستاده که با هم چشم توی چشم می‌شویم، در حالی که داستان‌های مختلفی را برای کارتن‌خوابی این مادر و پسر توی ذهنم مرور می‌کنم و از ماندن این پسر در محیط گرمخانه لرزه بر تنم می‌افتد، بعد از دقایقی متوجه می‌شوم این زن ساقی موادمخدر است و اینجا ماندگار نیست.

راز لبخندی که غم‌ها را بُرد

ساعت به ۱۲ شب نزدیک می‌شود، چند مرد کارتن‌خواب پله‌های مینی‌بوس شهرداری را یکی‌یکی پایین می‌آیند و به سمت اتاق‌های گرمخانه مردمی کرمان می‌روند، دو زن کارتن‌خواب هنوز در ماشین هستند، یکی از زن‌ها که پایش به زمین می‌رسد، سرش را بالا می‌گیرد، نور لامپ‌های سالن گرمخانه می‌ریزد توی صورتش، زن لبخند می‌زند، لبخند رضایتی که همه غم‌ها و دردها را با خودش می‌برد.

پایان پیام/۸۰۰۱۹/ب

منبع: فارس

کلیدواژه: کرمان گرمخانه کارتن خواب ها ساقی مواد مخدر کارتن خواب ها هم کارتن خواب ها کارتن خواب ها کارتن خواب ها برای کارتن خواب جوان جهادی کارتن خواب خواب های کرمان کارتن خوابی اتاق ها بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۹۴۸۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بنیه اقتصادی با تولید اصلاح می‌شود

دستیار رئیس‌جمهور در امر مردمی‌سازی دولت با اشاره به رابطه مستقیم تولید با ارزش پول ملی، مهار تورم، اشتغال و درآمد مردم گفت: بنیه اقتصادی با تولید اصلاح می‌شود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از کرمان، سیداحمد عبودتیان، امروز_ یکشنبه نهم اردیبهشت_ در نشست با فرمانداران و دستیاران مردمی‌سازی فرمانداران استان کرمان که با موضوع تبیین شعار سال ۱۴۰۳ برگزار شد، اظهار کرد: تولید فصل مشترک تمام صاحب‌نظران حوزه اقتصاد و مهمترین محور در چرخه اقتصادی است.

وی با اشاره به تأکیدات رهبر انقلاب اسلامی به مسئله تولید افزود: تولید با تمام رده‌های سنی در ارتباط است، همچنین تولید با ارزش پول ملی، مهار تورم، اشتغال و درآمد مردم رابطه مستقیمی دارد و بنیه اقتصادی با تولید اصلاح می‌شود.

دستیار رئیس‌جمهور در امر مردمی‌سازی دولت با بیان اینکه کشور با عقب‌ماندگی ۱۰ ساله و رکود مواجه است و جهش با حضور مردم محقق می‌شود، تأکید کرد: با سرمایه‌های خُرد امکان مردمی‌سازی وجود دارد و در صورت خسارت نیز آسیب‌ها کمتر است، باید الگوهای موفق را نشان دهیم تا مردم بدانند چه اقدامات ارزشمندی می‌توانند انجام دهند.

کد خبر 748736

دیگر خبرها

  • از شجاعت سردارحمیدرضا هاشمی تا راه‌اندازی نخستین گرمخانه توسط گروه جهادی شهید
  • برچیده شدن بزرگترین مرکز تجمع معتادان در منطقه ۷ تهران
  • پاکسازی فضا‌های بی دفاع شهری در منطقه ۱۹ تهران
  • فعالیت های حفظ و احیای منابع طبیعی درجنوب کرمان مردمی سازی می شود
  • مطالبه ۳۵ میلیارد تومانی شهرداری قوچان در پروژه مجتمع فرهنگی هنری
  • اختصاص ۷۰۰ میلیارد تومان برای آسفالت خیابان‌های کرمان
  • بنیه اقتصادی با تولید اصلاح می‌شود
  • پناه عجیب اریک تن هاخ به تاریخ؛ وقتی تیم‌سازی مفهومش را از دست می‌دهد
  • جراحت جوان با غیرت برای دفاع از ۳دختر نوجوان
  • رکورددار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان به روایت آسمان غرب